- خرج بزوئن
ضرر زدن
معنی خرج بزوئن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ذخیره کردن هیزم، چیدن منظم
فراوان بودن، گریه کردن بچه، صدای نعره ی پلنگ
گره زدن
جدا کردن دانه از ساقه های برنج در خرمن گاه، خرمن کوبی
دیدار کردن، سرکشی کردن، خرج برداشتن
حرف بی جا زدن، نق زدن
جوانه زدن، ریدن، ریده مالی کردن
رغن بزوئن
شیر آمدن از پستان به طور ناگهانی، جهیدن رگ پستان در اثر
رویش گیاه، جوشش آب، در زدن
لغزیدن، سرخوردن
فریاد زدن، فریاد زدن از روی درد
باز کردن تا سر حد امکان، باز گذاشتن
پرچین ساختن، شاخ و بال زدن، همواره و صاف کردن زمین شالی
گاز بزرگ زدن، حمله ی گوشتخواران بزرگ با دندان های تیز و
سرکشی کردن
قل دادن روی زمین
با سرشاخه ی درخت مرز بین مراتع را مشخص کردن، بریدن شاخ و
ریسیدن، تاباندن طناب و الیاف گیاهی
شر کسی را دور کردن
پناه گرفتن
الک کردن
پرش و جهش ماهی و غیره
پاشیده شدن، متلاشی
برش دادن چوب
خود را کنار کشیدن